دیشب داشتم فکر می کردم؛ اگر قرار باشد انتخابات همان طور «آزادانه» برگزار شود که بعضی ها می پسندند، چرا این «آزادی مطلق» را منحصر در مقوله «انتخابات» کنیم؟! بگذار کرم خود را بریزم و واضح تر سخن بگویم؛ اگر قرار باشد انتخابات همان طور «آزادانه» برگزار شود که بعضی ها می پسندند، چرا «عدالت آزادانه» نداشته باشیم؟ !
بدیهی است؛ در نظام مظلوم، لیکن مقتدر جمهوری اسلامی، مفهوم مقدس عدالت، همراه با رعایت مصلحت، حکمت، نظر دوراندیشانه ولایت، صبر، بصیرت، و حتی المقدور رافت و مهربانی و کرامت اجرا می شود. غیر از این بود، آیا آن مردی که «نامه سرگشاده» نوشت، یا آن نامردی (!) که خرداد 88 از منافقین خواست؛ «بریزید خیابان ها»، باز هم دو قورت و نیم شان باقی می ماند که این همه بر طبل «انتخابات آزاد، انتخابات آزاد» بکوبند؟! چطور «عداوت آزادانه» باشد، انتخابات هم باید آزادانه باشد، اما «عدالت» نباید «آزادانه» باشد؟! و اصلا چه معنی دارد که انتخابات، آزادانه به معنای یله و رها، بی قید، کشکی کتره ای و دشمن پسند باشد، لیکن عدالت، هیچی به هیچی؟! زرنگی؟! لذا اول، «عدالت آزادانه»، بعدا «انتخابات آزادانه ».
واقعا با همین ادبیات باید با بعضی ها سخن گفت… و گفت: «انتخابات مازادانه » -آری! درست خوانده اید؛ انتخابات مازادانه!- بشرطها و شروطها… و «عدالت آزادانه»، -یعنی بدون رعایت حکمت- من شروطها! این همه نظام، کریمانه با بعضی ها برخورد می کند، این همه قوه قضائیه، بزرگ منشانه به پرونده آقازاده بعضی ها رسیدگی می کند، و این همه امت حزب الله، خشم مقدس خود را به خاطر گل روی اوامر ولی امر، مهار می کند، باز می بینی یک چیز از نظام طلبکارند، یک چیز از دستگاه قضا، یک چیز از آحاد ملت… و دست بر قضا، یک چیز هم از انتخابات! از 30 و چند بار انتخابات آزادانه! یعنی دیگر چه می خواهند از جان ما؟! و از جان برگه رای ما؟! رو که نیست؛ ماشاء الله هزار شمس الوازلین، سنگ پای تگزاس است !
آقای بعضی ها! -که اگر من الان اسمت را بیاورم، سردبیر محترم جوان، مصلحت سنجی می کند و نامت را برمی دارد!- شک نکن انتخابات در این نظام 300 هزار شهید، «آزادانه» است؛ آنقدر «آزادانه » که فتنه 88 جنابعالی علیه 40 میلیون رای آن، نامه سرگشاده نوشتی، لیکن حضرت علمدار، پای رای جمهوریت ایستاد. لیکن تر (!) عدالت کاری به کارت ندارد! آزادتر از انتخابات جمهوری اسلامی، کجا پیدا می شود که نامزدش از سویی پرچم خط امام بلند کند و از دیگر سو، مورد حمایت آمریکا و اسرائیل واقع شود؟! دیده ای خوشی زیادی، می زند زیر دل بعضی ها؟!… غلط نکرده باشم، همین کار را با شما کرده آزادی زیادی!!
*** *** ***
دیشب البته داشتم فکر دیگری هم می کردم؛ اگر جمهوری اسلامی چه کار کند، انتخاباتش، «انتخابات آزادانه» می شود؟! حالا یا آزادانه، یا مازادانه؟! دیشب، متاثر از فکر دوم، طنز زیر را نوشتم؛
«راهکارهای انتخابات آزادانه»
یک: رای آقازاده ها، بعضی ها، فتنه گران، ساسی مانکن، سران فتنه و خواص بی بصیرت، آنهایی شون (!) که جایی محاکمه نشده اند، چند برابر، و آن معدودهایی شون (!) که جایی محاکمه شده اند، چند برابر بیشتر حساب شود، بلکه از تک و تا افتاد این آتشفشان بصیرت! یعنی «فوجیاما» اینقدر فوران نمی کنه!!
دو: همان یک!
سه: آرای محترم باطله باید تضمین دهد که از نامزد طیف سروش تا گوگوش، نه پیشی بگیرد، نه موش! طبعا چنین جفایی، آزادی انتخابات را خدشه دار می کند! لیکن آمدیم و نامزدی از چهار نفر پنجم شد؛
سه/ 1: شورای نگهبان باید آرای باطله را خفه کند!
سه/ 2: آن نامزد هم کمی عربی اش را تقویت کند، بد نیست حالا!
سه/ 3: اصلا و اساسا شورای نگهبان باید بنا را بر مخلص بودن نامزدهای خط نفاق بگذارد، حتی اگر عکسش ثابت شود!
چهار: هنر آن است که مرجع مربوطه، صلاحیت سران فتنه را برای نامزدی در انتخابات تایید کند، پیش از آنکه بمیرانندت… یعنی ببخشید؛ و الا صلاحیت «1 + 2» که تایید نمی خواهد!
پنج: آرای باطله مثلا بر اساس کدام سابقه، صلاحیتش در انتخابات 88 تایید شد؟!
شش: شورای نگهبان در راه اجرای «انتخابات آزادانه» باید به آقای بعضی ها بگوید؛ شما دوست داری چه کسی رئیس جمهور شود؟! و در ادامه خاطر نشان کند؛ گور بابای رای ملت! وی در ادامه باید بیفزاید؛ اگر راه قدس، از کربلا می گذرد، راه «انتخابات آزادانه» از رای بی برو برگرد ملت به نامزد «دولت وحدت ملی» می گذرد! اصلا زوریه!
تبصره: در راستای «انتخابات آزاد»، اون بیانیه های وزارت کشور هست که روز رای گیری راه به راه اعلام می شه؟ نباید اعلام بشه! بلکه همونی که آقای بعضی ها می خواد باید اعمال بشه!!
هفت: شورای نگهبان باید از مردم بخواهد؛ «به همان نامزد مورد علاقه بعضی ها رای بدهند»، که پس فردا اگر طرف، نامه سرگشاده نوشت، شورای نگهبان از قبل به مردم گفته باشد! و وجدانش بابت «انتخابات آزاد» آسوده باشد!
هشت: بر احمدی نژاد فرض است؛ در راستای ایده «انتخابات آزادانه»، وزیر کشور را بردارد، به جایش «مایکل لدین» را بگذارد! منتهی سرپرست بگذارد، نه وزیر، که طرف پررو شود!! «جرج سوروس» هم به لج حسین شریعتمداری، باید بشود معاون سیاسی وزارت کشور!!
نه: از میان گزینه های زیر، به اعضای حقوق دان شورای نگهبان، یکی اضافه شود؛
الف) عبدالله نوری
ب) ملک عبدالله
ج) طارق الهاشمی
د) هاشم الطارقی
ده: مراکز نظرسنجی باید به دروغ هم که شده، ادعا کنند؛ آن نامزدی از همه جلوتر است، که آقای بعضی ها روی آن انگشت گذاشته!
یازده: آمدیم و ملت، به یکی دیگر رای داد. این بدقلقی ملت را می رساند! لذا شورای نگهبان باید رای مردم را تقیه کند، به نفع «انتخابات آزادانه»!
http://www.ghadiany.ir
کلمات کلیدی :